باران عشق
منم آن قماربازی که بباخت هرچه بودش ...... و نماند هیچش الا هوس قمار دیگر
شنبه 22 / 10 / 1388برچسب:, :: 6:11 :: نويسنده : نابخشوده
به چه می خندی تو؟ ![]() به شکستِ دل من یا به پیروزیِ خویش؟ به چه می خندی تو؟ به نگاهم که چه ساده تورا باور کرد؟ یا به افسونگریِ چشمانت که مرا سوختُ خاکستر کرد؟ به چه می خندی تو؟ به دل سادة من می خندی؟ که دِگر تا به ابد نیز به فکرِ خود نیست؟ خنده دارست، بخَند... نظرات شما عزیزان:
|
موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها نويسندگان |
|||
![]() |